نظریه های کاندیدای ریاست جمهوری ایران
در تمام دوران های کشور ایران، مبنای اقتصادی و درآمدی کشور ایران وابسته به درآمدهای نفتی بوده است و بر این اساس بیشترین رشد اقتصادی در این بخش رقم خورده است. نفت همان درآمدی که باید سخت ترین تحریم ها را پشت سربگذارد و البته با روی کارآمدن دولت سیزدهم شهید جمهور، آیت ا.. رئیسی، تاکتیک های فروش نفت تغییر کرد و بیشتر به سمت بازار سازی گرایش پیدا کرد به حدی که امروزه بیش از یک میلیون و 500 هزار بشکه در روز تولید می گردد.
حال با پیش روی قراردادن انتخابات ریاست جمهوری ایران، رشد و تولید و صادرات نفت ایران و همچنین بیشترین رشد اقتصادی کشور در این صنعت، باعث گردیده است تا کاندیدای ریاست جمهوری این روزها در مناظرات خود به این موضوع بپردازند.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی: مردم ایران باید سهم داران نفت و گاز باشند.
برای توزیع ثروت در کل کشور، لازم است خصوصیسازی در بخش صنعتی نفت و گاز انجام شود تا مردم سهامداران داراییهای دولت شوند. دولت باید در جایی ورود کند که مردم حضور ندارند. تمامی بنگاه های اقتصادی دولت باید به مردم واگذار گردد و اختیارات متمرکز دولت به دست استانداران داده شود. حکومتی که خود را مزین به نام امیرمومنان (ع) میداند باید همانند ایشان مردمی رفتار کند.
وی ادامه داد: هرچند خزانه بدهکار دولت را به آقای رئیسی تحویل دادند اما او به خوبی کشور را اداره کرد. در فروش نفت تحریمها بیشتر شد ولی در دولت شهید رئیسی فروش نفت چند برابر شد.ما در حال حاضرنفت خام را میفروشیم و روغن میخریم در صورتی که شرکتهای دانشبنیان میتوانند همین را تولید کنند. باید در بخش اقتصاد دست از مردم آزاری برداریم از جمله گمرک، مالیات و ...
حتما باید جلوی خام فروشی گرفته شود و به جای صادرات نفت، بر روی فرآورده های نفتی متمرکز شده تا اشتغال و ارزش افزوده ایجاد شود. همچنین باید بسته مشترک و شهرک صنعتی مشترک برای سرمایه گذاری ایجاد کنیم. در راهبرد صنعتی سیاستهای ارزی و تجاری باید به نفع تولید و رفاه خانوار و تولید شود.
محمد باقر قالیباف: از زندگی مردم برمیداریم و ناترازی های مشکلات اساسی کشور را تامین می کنیم.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ایران، محمد باقر قالیباف، توضیح داد : ناترازی در عرصه انرژی، مسائل بانکی و پولی، آب و کسری بودجه داریم؛ برنامه و بودجه برای زندگی مردم است؛ لذا ناترازی در آن بدان معناست که مستقیم و غیرمستقیم از زندگی مردم برمیداریم و باید برای آن چاره اندیشی اساسی کرد.
وی با طرح این پرسش که کسری بودجه به معنای نداشتن پول، ثروت و دارایی است، گفت: ما رتبه اول ذخایر نفت و گاز جهان را داریم. که ۶۶ درصد ذخیره گازی و ۳۴ درصد برای نفت خام است. علاوه بر نفت و گاز ما معادن غنی کشور را داریم و موقعیت ترانزیتی و کریدورهای شرقی و غربی و شمال و جنوبی را دارا هستیم که فرصتهای بسیار طلایی و منحصر به فردی در درآمدهای ارزی به ما میدهد. نفت و گاز تولیدی ما ۲۳۰ میلیارد دلار است که ۲۵ درصد از آن را اتلاف کرده و یا هدر داده و یا از کشور قاچاق میشود؛ آن هم در شرایطی که به آن نیاز داریم؛ در واقع ۳.۵ برابر یارانه که سالیانه میدهیم، هدر میرود که چیزی حدود ۱۲۶۰ همت میشود. اینها میل نمیشود، اما به طور قطع و یقین حیف میشود و این ظرفیت در چرخه پیشرفت و سرمایه گذاری کشور نمیآید. ریشه این فرصت سوزیها و از دست دادن فرصتها، بی عرضگی و ناکارآمدی است.
با وجود تحریم ها نفت را فروخته و تبدیل به ارز می کنیم که 30 درصد در جابجایی پولها حیف میشود؛ و این نشانی از بی تدبیری و بی عرضگی و ناآگاهی دولت هاست.
زمانی که درامد نفتی کم و زیاد می شود، درآمد ناپایدار اتفاق می افتد که این خود آثاری بر تمامی بخش ها می گذارد که باید برای آن چاره اندیشی کرد.
در بودجه زمانی که درآمد پایدار نداریم و متکی به نفت است، اصلاح ساختار نهادی و انضباط مالی مهم است که باید به آن هم توجه شود.
حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی: در دوسال اخیر نفت رشد اقتصادی داشت
کاندیدای دیگر انتخابات ریاست جمهوری با حضور در یک گفتوگوی تلویزیونی اعلام کرد که : میانگین رشد اقتصادی ایران در ۵۰ سال گذشته حدود ۴ درصد می باشد و همه اقتصادهای موفق پس از جنگ جهانی دوم نشان دادهاند که رشد اقتصادی خود را از جذب سرمایهگذاری خارجی به دست آوردهاند. در دهه گذشته، خوش بینانه، این رشد کمی بیش از دو درصد بوده است، دو سه سال اخیر با گشایشهایی که در نفت و اقدامات دیگر ایجاد شد، این رقم مقداری رشد نشان داد.
جوانهای متخصص خوبی داریم و بسیار خوشبین هستم که میتوانیم از طریق توسعه دولت الکترونیک و هوش مصنوعی تحول اقتصادی ایجاد کنیم. با تثبیت درآمدهای مالیاتی، میتوانیم درآمدهای نفتیمان را وارد صندوق توسعه ملی و به عنوان درآمد و سرمایه بین نسلی، حفظ کنیم.
سعید جلیلی: ارزآوری از فروش نفت کافی نیست
به خاطر نداشتن اشراف و انضباط، سالانه حدود ۷ میلیارد دلار هدر رفت منابع داریم. دولت نمیداند دقیقاً چه میزان نفت تولید و توزیع شده و فروش رفته است. برخی میگویند پرتی در حدود ۴ درصد طبیعی است! این یعنی حدود ۷ میلیارد دلار در سال! آیا این عدد طبیعی است!؟ چرا برای دیگر کشورها طبیعی نیست؟ با هزینهای حدود یک میلیارد دلار، در ظرف چند ماه سالی ۷ میلیارد دلار به منابع دولت اضافه میشود. البته بعد از تلاشهای زیاد در دولت سایه، این موضوع در برنامه هفتم درج شد و باید به سرانجام برسد.
فرجام تولید، صادرات است. باید بازارهای منطقه و جهان دسترسی داشته باشیم پس تعامل سازنده با اکثر کشورها نیاز است. میتوان با ۲۰۰ کشور دنیا روابط را توسعه داد. زمانی میگفتند گشایش ایجاد شده است صادرات ما به افغانستان دو برابر کشورهای اروپایی بود. زمانی فقط با سه چهار کشور ارتباط گرفته شد که دشمن ما بودند. در سه سال گذشته نفت ما فروخته شد و بسیاری از کشورها میگویند میخواهند روابط راهبردی با ایران داشته باشند. اجازه نمیدهم نگاههای جزئی مانعی برای همکاریهای پرسود برای کشور باشد.
آمریکاییها پس از خلف وعده برجام میگفتند که هیچکس نباید از ایران نفت بخرد؛ من همان موقع نامهای به دولت وقت نوشتم که شما از این راهها میتوانید نفت را به هر میزان که میخواهید بفروشید که به آن توجهی نشد.
من ارزآوری از فروش نفت را کافی نمیدانم و همه دستگاهها باید برای ارزآوری برنامه داشته باشند. چه مأموریتی برای دانشگاهها برای ارزآوری دیده شده است؟ دانشگاه استنفورد دهمین هلدینگ بزرگ جهان شده است. ما باید برنامه داشته باشیم و از ظرفیتهای خود برای ارزآوری استفاده کنیم. دولت نقش تنظیمگری هم دارد. خیلی از مشکلات بازار ارز ناشی از این است که برخی کنشهای ارز در داخل مشکل دارد. برخی معاملات مجاز در بستر غیررسمی انجام میشود چون تنبیهی برای این کار وجود ندارد. باید سازوکار مشخص و رسمی داشته باشیم. در هفته اول دولت باید این سازوکار ابلاغ شود.
برای تأمین سرمایه نباید خود را معطل چند کشور کرد که بیاید و بعد از یک مدت برود. باید سرمایه خارجی قابل اعتماد و اتکا باشد. باید برای استفاده از سرمایه خارجی برنامه داشت. باید توافقهای ۲۵ ساله عملی شود تا مردم ثمره آن را ببینند. برای جذب سرمایه خرد کشور برنامه داشت و مردم به آن اعتماد کنند. در مجلس دهم برنامه ساخت پتروپالایشگاه را ارائه کردیم. ما نباید نفت را خام بفروشیم بلکه زنیجره فرآورده ایجاد کنیم تا ارزآوری انجام شود. اگر چند پتروپالایشگاه با جذب سرمایه مردم بسازیم ولی آنها را اطمینان دهیم که برایشان سودآوری خواهد داشت.
به دلیل نبود میتی رینگ ۷ میلیارد دلار منابع نفت و گاز هدر میرود. ۴ میلیارد دلار در خرید کالاهای اساسی هدر میرود. هرچند که ما باید منابع را ارتقا دهیم. باید مشخص شود بانکهایی که خلق پول میکنند این کار را از جیب مردم انجام میدهند. و باید خلق پول را در جهت منافع مردم انجام دهد نه در جهت منافع عده معدودی این موضوع را رقم بزند. یک دلیل تورم ناشی از شوک بازار ارز است.
یکی از مشکلات ما نبود درآمد پایدار است و بر این اساس، زمانی که درآمد نفتی کم و زیاد میشود، باعث مشکلات اساسی میشود که آثار آن را در تمام بخشها میبینیم که باید برای آن چاره اندیشی کرد.
مسعود پزشکیان: در بحث نفتی ضرر داریم
در بحث نفت کلی داریم ضرر میکنیم. چه کسی باید جواب بدهد که چرا مفت داراییهای خود را میفروشیم؟ خرید ماشینهای دست دوم برای ما افتخار شده است. یعنی این برازنده جامعه ما ایرانیها است که ماشین دست دوم بخریم چون دولت ندارد دلار بدهد؟ بعد برای همین ماشین دست دوم مشکل ایجاد میشود.
ولی الان ما نمیتوانیم تکنولوژی جدید را وارد صنعت نفت کنیم. ما داریم منابع زیرزمینی را با تکنولوژیهای غلط از دست میدهیم. به جای اینکه ۴۰ درصد بهره وری داریم فقط ۱۳ درصد بهره وری داریم.
نظرات کاربران